روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: “من کور هستم لطفا کمک کنید “ روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود. او چند سکه ...
Read More »مسابقه وب موفقیت…۲
:: لیست شرکت کننده ها و برندگان اعلام شدند :: چند لینک فارسی هم به لینکها اضافه شد… شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس میگذرید(و ماشینتون پره لوازمه و فقط واسه یه نفر ظرفیت دارین) سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس ...
Read More »عشق پاک همیشه پاک می ماند…
روزی یکی از خانه های دهکده آتش گرفته بود. زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند. شیوانا و بقیه اهالی برای کمک و خاموش کردن آتش به سوی خانه شتافتند. وقتی به کلبه در حال سوختن رسیدند و جمعیت برای خاموش کردن آتش به جستجوی ...
Read More »گاهی "کر" بودن هم بد نیست…!
روزی ده نفر داشتن توی جنگل میرفتن. دوتاشون میفتن توی چاه. تلاش میكنن كه بیان بالا اما بقیه داد میزدن كه شما نمیتونید بیخیال شین. یكیشون قبول میكنه و میمیره. اما اون یكی همچنان تلاش میكنه در حالی كه بازم بقیه داد میزدن تو نمیتونی. بالاخره میرسه بالا. همه تعجب ...
Read More »استاد منطق!
دانشجویی پس از اینكه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟ استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یك استاد باشم. دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یك سوال بپرسم ،اگر جواب صحیح ...
Read More »داستان وحشتناك ولی واقعی…
این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم میخورد که واقعیه: دوستم تعریف میکرد که… یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل،جای اینکه از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت :جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!اینطوری تعریف ...
Read More »سخنی دیگر با دوستان موفقیت…
سلام به همه دوستای وب موفقیت!….امروز نمایشگاه بین المللی تبربز افتتاح شد الان تو غرفه ام دارم این پست رو می نویسم…تا یه هفته سرم شلوغه روزا اینجا و شبا هم که طبق معمول کارای دیگه…ولی هرشب نظرارو میخونم و پاسخ میدم… در ضمن اگه اومدین نمایشگاه,من تو سالن پروین ...
Read More »انعکاس…
پسر و پدری داشتند در كوه قدم میزدند كه ناگهان پای پسر به سنگی گیر كرد ، به زمین افتاد و داد كشید: آآآ ی یی صدایی از دور دست آمد: آآآ ی ی ی !! پسرك با كنجكاوی فریاد زد: كی هستی؟ پاسخ شنید: كی هستی؟ پسرك خشمگین شد ...
Read More »الاغ پیر!!
كشاورزی الاغ پیری داشت كه یك روز اتفاقی به درون یك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعی كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. برای اینكه حیوان بیچاره زیاد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر ...
Read More »سخنی با دوستان موفقیت…
سلام به دوستای خوب موفقیت! یه معذرت بدهكارم… قرار بود سه شنبه شب برنده ها مشخص بشن ولی به علت گرفتاری های فراوان موكول شد به پنج شنبه شب(امشب)… امشبم سالگرد فوت پدربزرگم بود و الان از خونشون اومدم و با چشمای نیمه باز دارم این پست رو مینویسم! “برنده ...
Read More »
موفقیت – موفقیت برای تو موفقیت , موفق باش , انرژی , شاد , موفقیت برای شما , موفقیت برای تو