پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف كرد و آسیب دید. عابرانی كه رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخم های پیرمرد را پانسمان كردند. سپس به او گفتند: “باید ازشما عكسبرداری بشود تا جایی ...
Read More »نظر سنجی شماره ۳ وب موفقیت!
کسانی که بهترین سوال رو بپرسن براشون بنر طراحی میشه و اسمشون رو وب موفقیت نوشته میشه… منظور از بهترین سوال یعنی هر سوالی که بیشترین رای رو بیاره !
Read More »سنگ گران بها…
مرد زاهدی که در کوهستان زندگی می کرد. کنار چشمه ای نشست تا آبی بنوشد و خستگی در کند. سنگ زیبا و گرانبهایی درون چشمه دید، آن را برداشت و در خورجینش گذاشت و به راهش ادامه داد. در راه به مسافری برخورد که از شدت گرسنگی به حالت ضعف ...
Read More »دانه کوچک …
دانه کوچک بود و کسی او را نمی دید. سال های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود. دانه دلش می خواست به چشم بیاید؛ اما نمی دانست چگونه. گاهی سوار باد می شد و از جلوی چشم ها می گذشت. گاهی خودش را روی زمینه روشن ...
Read More »و بهار ۹۰ فرا رسید…
یا مقلب… قلب ما در دست توست یا محول …حال ما سر مست توستکن تو تدبیری که در لیل و نهارحال قلب ما شود همچو بهار … بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی امید آن که آن کهنه رفته باشد به نکویی و ...
Read More »تاثیر خواسته ها !
دو خواهر یکی بدخلق و اخمو و غرغرو و دیگری شاد و خندان و خوشرو نزد شیوانا آمدند تا مشکلشان را حل کند. خواهر شاد و خوشرو گفت که زندگی اش تبدیل به مجموعه ای از حوادث خنده دار و شاد شده و حتی همسری هم که نصیبش شده فردی ...
Read More »وزیر برکنار شده…
پادشاهى ، یكى از وزیران را از وزارت بركنار کرد. او از مقام و ریاست دور شد و به مجلس «پارسایان »راه یافت و در كنار آن ها به زندگى ادامه داد.بركت همنشینى با آن ها به او روحیه عالى و آرامش خاطر بخشید. مدتى از این ماجرا گذشت ...
Read More »جغد پیر …
جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا میکرد. رفتن و ردپای آن را. و آدمهایی را می دید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می بندند. جغد اما می دانست که سنگ ها ترک می خورند، ستون ها فرو می ریزند، درها می شکنند و دیوارها ...
Read More »كینه …
معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا ...
Read More »اندیشه های خود را شکل ببخشید…
قابل توجه دوستان موفقیت دیروز ۲۵ بهمن بود و یه جورایی روز عشق ! واسه ما که (خودمو عرض میکنم ! جسارت نباشه! ) بی مفهومه چون کسی رو نداریم که بهش تبریک بگیم ،بهمون تبریک بگن یا واسمون کادو بخرن!!!! ولی چون چند نفر از دوستان تو قسمت کامنت ها و ایمیل ها یه ...
Read More »
موفقیت – موفقیت برای تو موفقیت , موفق باش , انرژی , شاد , موفقیت برای شما , موفقیت برای تو