Home / admin

Author Archives: admin

سود الاغ مرده !

چاک از یک مزرعه‌دار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار . قرار شد که مزرعه‌دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعه‌دار سراغ چاک آمد و گفت : « متأسفم جوون . خبر بدی برات دارم . الاغه مرد. » چاک جواب داد : ...

Read More »

کوتاه اما عمیق – ۲

دانلود این تصویر با کیفیت بالا  (HD)  مخصوص پس زمینه

Read More »

هوشمندانه، احمق باشید !

این حکایت رو شاید شنیده باشید ولی بخاطر بعضی مسائل گذاشتم و میدونم ۱۰۰% ارزش چندین بار شنیدنش رو داره …  ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد مردم با نیرنگی، حماقت او را دست می انداختند. دو سکه ( یکی طلا و دیگری نقره ) به او نشان ...

Read More »

اثری که کلمات به جا می گذارند !

کلمات، تاثیر شگرفی روی ضمیر ناخودآگاه انسان دارند. ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان را بداند هر چه بگوییم خوب یا بد را برایمان خلق می کند. لذا لازم است برای دستیابی به موفقیت از کلمات مثبت و دارای انرژی مثبت استفاده کنیم. با این که مفهوم کلی عبارت “من بیمار نیستم” ...

Read More »

کوتاه اما عمیق

   لینک دانلود تصویر با کیفیت خیلی بالا و HD مخصوص پس زمینه   

Read More »

این رسم ماست! میمون ها !

گروهي از دانشمندان ۵ ميمون را در قفسي قرار دادند. در وسط قفس يك نردبان و بالاي نردبان دسته ای موز گذاشتند. هر زماني كه ميموني بالاي نردبان مي‌رفت تا موزها را بردارد، دانشمندان بر روي ساير ميمون‌ها آب سرد مي‌پاشيدند. پس از مدتي، هر وقت كه ميموني بالاي نردبان ...

Read More »

نقطه ضعف ؟ یا نقطه قوت ؟

كودكي ۱۰ ساله كه دست چپش در يك حادثه رانندگي از بازو قطع شده بود براي تعليم فنون رزمي جودو به يك استاد سپرده شد. پدر كودك اصرار داشت استاد از فرزندش يك قهرمان بسازد و كودك نيز به اين امر علاقمند بود. استاد پذيرفت و به پدر كودك قول ...

Read More »

کسی مجبورشون نکرده بود که !

گفت: که چی؟ هی جانباز جانباز ، شهید شهید! میخواستن نرن! کسی مجبورشون نکرده بود که! گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد! گفت:کی؟!! گفتم:همون که تو نداریش! گفت:من ندارم؟! چی رو؟!گفتم: غیرت!!! 

Read More »

پناهنده و اعتبار پناهگاه

هر چقدر هم که ضعيف باشی گاهی اوقات باید تکیه گاه اونایی که دوستشون داری باشی   ارسالی ازطرف دوست عزیزم آقای بهمن خاتمی

Read More »

خوبی های همدیگر را یادآور شویم !

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند . سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند ، فکر کنند و ...

Read More »