مردی، شبی را در خانهای روستایی میگذراند و پنجرههای اتاق باز نمیشد. نیمه شب احساس خفقان کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت. نمیتوانست آن را باز کند. با مشت به شیشهی پنجره کوبید و هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید. صبح ...
ادامه مطلب »آرشیو ماهانه: مهر ۱۳۹۳
گمان می کنیم از آنچه که هستیم بزرگیم !
روزي خروشچف، نخست وزير سابق شوروي، از خياط مخصوصش خواست تا از قواره پارچه اي كه آورده بود، براي او يك دست كت و شلوار بدوزد. خياط بعد از اندازه گيري ابعاد بدن خروشچف گفت كه اندازه پارچه كافي نيست. خروشچف پارچه را پس گرفت و در سفري كه ...
ادامه مطلب »یکی از دوستام و زنش !
یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشنیه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟گفت : یه مرد هیچ وقت عیب زنشو به کسی نمی گه….بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ...
ادامه مطلب »مردی تنها در سردخانه
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود در ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد. آخر وقت کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ...
ادامه مطلب »
موفقیت – موفقیت برای تو موفقیت , موفق باش , انرژی , شاد , موفقیت برای شما , موفقیت برای تو
