مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت.آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسیدآرایشگر گفت: من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی ...
ادامه مطلب »آرشیو ماهانه: شهریور ۱۳۹۰
سه پند حکیمانه لقمان …
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو ۳ پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!! پسر لقمان ...
ادامه مطلب »عصر یخبندان …
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردندخارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند ،تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند ولی خارهایشان یکدیگر را در کنار هم زخمی می کرد به ویژه وقتی که نزدیکتر بودند تا گرمتر شوند به این خاطر بر ...
ادامه مطلب »زود قضاوت نکنیم!
توی کافه فرودگاه یکی پشت سر هم سیگار میکشید؛ یکی دیگه رفت جلو گفت: – ببخشید آقا! شما روزی چند تا سیگار میکشین؟ – منظور؟ – منظور اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع میکردین، به اضافهی پولی که به خاطر این لامصب خرج دوا و دکتر میکنین، الان اون ...
ادامه مطلب »کشاورز
پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و ...
ادامه مطلب »
موفقیت – موفقیت برای تو موفقیت , موفق باش , انرژی , شاد , موفقیت برای شما , موفقیت برای تو
