خانه / 1390 / تیر

آرشیو ماهانه: تیر ۱۳۹۰

به ریش دنیا بخند

اول اینکه از استرسهایتان حرف بزنید: یک آدم صبور و دهن‌قرص، گیر بیاورید و کل بدبختی‌ها و جفتک هایی که از “الاغ زندگی” خورده‌اید را با او تقسیم کنید… بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند… علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز می‌کنید، او ...

ادامه مطلب »

جنایت کار و میوه فروش

جنایت کاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی، با لباس ژنده و پرگرد و خاک و دست و صورت کثیف، خسته و کوفته ، به یک دهکده رسید.چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود.او جلوی مغازه میوه فروشی ایستاد و به پرتقال های بزرگ ...

ادامه مطلب »

رفتنی …

اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود. فهمیدم با بقیه فرق می کنه. گفت: حاج آقا ! یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه.گفتم: چشم ، اگه جوابشو بدونم خوشحال می شم بتونم کمکتون کنم. گفت: من رفتنی ام!گفتم: یعنی چی؟ گفت: دارم می میرم.گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از ...

ادامه مطلب »

هدیه ای برای مادر

مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود، سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید ...

ادامه مطلب »

بایگانی‌ها

banner-02