خانه / 1389 / آذر

آرشیو ماهانه: آذر ۱۳۸۹

کوتاه اما آموزنده…

 1- Confidence اعتقاد: اهالی روستایی تصمیم گرفتند که برای نزول باران دعا کنند. روزی که تمام اهالی برای دعا در محل مقرر جمع شدند،فقط یک پسربچه با چتر آمده بود،این یعنی اعتقاد. ۲- Trust اعتماد: اعتماد را می توان به احساس یک کودک یکساله تشبیه کرد،وقتی که شما آنرا به ...

ادامه مطلب »

سوالی که کارکرد مغز شما را معلوم می کند…

  سلام دوستان… تو این پست یه معمای بسیار فکری و در عین حال ساده رو براتون گذاشتم… قبل از نگاه کردن به جواب، بهش فکر کنید اصلا معمای سختی نیست… پاسخ رو تو ادامه متن گذاشتم… جاهای خالی رو با چه اعدادی باید پر کرد؟ ۱۰-۲۰-۰۰۰۰۰۰-۱۵-۱۰۰۰-۰۰۰۰۰-۱۶ عجله نکنید!کمی فکر کنید، ...

ادامه مطلب »

پیرمردی که کور بود …!

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: “من کور هستم لطفا کمک کنید “ روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود. او چند سکه ...

ادامه مطلب »

مسابقه وب موفقیت…۲

 :: لیست شرکت کننده ها و برندگان اعلام شدند ::     چند لینک فارسی هم به لینکها اضافه شد… شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس می‌گذرید(و ماشینتون پره لوازمه و فقط واسه یه نفر ظرفیت دارین) سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس ...

ادامه مطلب »

عشق پاک همیشه پاک می ماند…

روزی یکی از خانه های دهکده آتش گرفته بود. زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند. شیوانا و بقیه اهالی برای کمک و خاموش کردن آتش به سوی خانه شتافتند. وقتی به کلبه در حال سوختن رسیدند و جمعیت برای خاموش کردن آتش به جستجوی ...

ادامه مطلب »

بایگانی‌ها

banner-02