خانه / سخنان خیلی کوتاه

سخنان خیلی کوتاه

دلنویس … کوتاه

ادامه مطلب »

وقتی یقین داریم …

یه چند روزی بود که خیلی درگیر بودم … فکرمو خیلی چیزای ریز و درشت مشغول کرده بود …از جلوی یه مغازه فکر کنم خوش نویسی بود تو تبریز رد میشدم یه جمله ای دیدم تموم دغدغه هام و خستگیهامو در کرد !!بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند، چه باک، ...

ادامه مطلب »

سر کلاس …

دختر برای حل مسئله استاد رفت پای تخته; لبه چادرش روی زمین کشیده میشدپسر یه چشمک به دختر پشت سری انداخت روشو برگردوند و با نیشخندی گفت: بچه ها به شریفی بسپریم لازم نیس امروز کلاس رو جارو بزنه (خنده کلاس) دختر خیلی جدی و آروم برگشت و رو به پسر ...

ادامه مطلب »

شاهین نجفی مُرد !!

    شاهین نجفی از کجا اومد ؟! چی باعث شد کار به اینجا بکشه !؟ یه زمانی بود تازه میخواست بازار خودشو گرم کنه ! اومد یکم جفنگیات۱ (از اصطلاحات شخصی!!) خٌرد مردم داد ! دید جواب نمیده ! اومد از لحاظ روانی وارد مسائل اجتماعی و مشکلات روزمره مردم شد ...

ادامه مطلب »

به چی یا کی وقت میذاری ؟!

به علف هرز، هر قدر هم که آب و کود بدی، واست میوه نمی یاره! دقت کن واسه کی یا چی وقت میذاری…

ادامه مطلب »

دل …

گفت : دل ِ آدم هم مثل ِ همین پسته میمونه یه سری از دلا درشون بازه می فهمی تو دلش چیه… ولی یه سری از دلا هس که درش بسته است.انقدر بسته نگهش میدارن که بالاخره یه روز مجبور میشن بشکننش و همه چیز خراب میشه پرسید : در ِ دل ِ ...

ادامه مطلب »

مقصود …

قطاری سوی خدا می رفت و همه ی مردم سوار شدند … اما وقتی به بهشت رسیدند همگی پیاده شدند و فراموش کردند که مقصد خدا بود نه بهشت…

ادامه مطلب »

کنسرت برای کی ؟!؟

این چندمین ( ببخشید چند صدمین بار ) هست که تو چندتا از سایتها خبر اجرای کنسرت زنده محسن یگانه رو می بینم !! کجا ؟! طبق معمول برج میلاد ! آخه کی میره برج میلاد ؟! الان میگین خیلیا ! اره خیلیا ولی اونی که میره برج میلاد Live Concert ...

ادامه مطلب »

پرسید …

پرسید : چرا ناراحتی ؟گفتم : چون از بد روزگار به پست آدم نا سپاسی خوردم .گفت : نگران نباش ، مسیر رو درست اومدی ، اینجا دنیاستمگر نشنیدی که : ” دنیا همیشه جائیه که نجیب و نانجیب به هم می خورن “ قرار به موندن نیست نه برای ...

ادامه مطلب »

سخن کوتاه …

ادامه مطلب »