روزی به مترسکی گفتم:
تو باید از ایستادن در این مزرعه خاموش خسته شده باشی!
و او گفت:
در ترساندن لذتی عمیق وبه یاد ماندنی است که هرگزاز آن خسته نمی شوم.
پس از کمی تامل گفتم:
شاید،اما من لذت آنرا نفهمیده ام.
اوگفت:
فقط کسانی آنرا میفهمند که با حصیر و کاه پرشده باشند.
در حالی که نمی دانستم مرا می ستاید یا تحقیر می کنداورا ترک کردم.
از زمانی که مترسک،حقیقتی فیلسوفانه را بیان کرد،یک سال گذشت و هنگامی که دوباره ازکنارش عبور می کردم، دوکلاغ را دیدم که زیر کلاهش لانه می ساختند.
؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛؛،،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛
امام صادق علیه السلام : هر چیزى كه بتوانى بنده را به سبب انجام آن سرزنش كنى كار خود اوست و هر آن چیزى كه نتوانى بنده را به سبب آن سرزنش كنى كار خداست.
به روزم و منتظر حضور شما
؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛؛،،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛،؛
خیلی قشنگ بود



مثل همیشه….
ممنونم
بسیار عالی انتخاب کرده ای.امروزه خیلی ها قدرت مترسکی دارند.مواظب باشیم تا گرفتار چنین حقیقتی نشویم.
سلام.خوشم اومد از وبلاگت.خیلی با حالی.