پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف كرد و آسیب دید. عابرانی كه رد می ‌شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.

پرستاران ابتدا زخم های پیرمرد را پانسمان كردند. سپس به او گفتند:

  “باید ازشما عكسبرداری بشود تا جایی از بدنت آسیب و شكستگی ندیده باشد.

پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عكسبرداری نیست.

پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند. پاسخ داد :

  زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می ‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی ‌خواهم دیر شود.

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد. حتی مرا هم نمی‌شناسد.

پرستار با حیرت گفت: وقتی كه نمی ‌داند شما چه كسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می ‌روید؟

پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت:

اما من كه می ‌دانم او چه كسی است…

19 سه نظر

  1. سلام

    وب خوبی داری

    جدی هر سوالی که ب÷رسیم راستشو میگی؟؟؟!!!!!!

    ممنون که بهم سر زدی با تبادل لینکم موافقم
    پاسخ سعید جنگجوی : بله هر سوالی که دوست دارین میتونین بپرسین !

  2. چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش. هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش.

    مسئولیت ادمی با تصمیم گرفتن و گام نهادن در راهی است که خود خواسته و پیمان می بندد اغاز می شود, حال این پیمان بر سر دوستی باشد یا ازدواج یا …………..و در واقع این عهدیست که با قلب خود خواهیم بست و باید پایدار ماند .این شرط انسانیت است , همچنان که در روزگار خوشی همراهی کردیم به هنگام ناخوشی باشیم .بخاطر داشته باشیم خدا با انسان عهد بست ( هر چندکه بارها عهد شکنی کردیم واو از سر رحمانیتش بخشید) و تا اخرین دم بر سر عهد خویش ماندگار است , تا از او بیاموزیم درس بخشش و وفا را.بارها فراموشش کردیم و باز بیادش افتادیم و او ندا داد که همین را می خواهم .چه نیکو درس میدهد مخلوق بد کار و بی وفایش را.این داستان نمونه زیبایی از محبت بی دریغی است که بیانگر روح زیبای انسان بودن است.

    به امید پیروزی و موفقیت شما

  3. ____________$$$$$

    ___$$_________$$$

    __$$$$_______$$$___$$$$$

    _$$$$$$_____$$$___$$$$$$$

    $$$_$$$$___$$$__$$$$____$

    $____$$$$_$$$$_$$$

    _______$$-$$$$$-$$—-$$$$$

    ____$$$$$$$$$$$$_$$$$_$$$$$

    ___$$$$$$$$$$$$$$$$$_____$$$

    __$$$__$$$$$$$$$$$$________$

    _$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$

    $$___$$$$_$$$_$$$__$$$$$

    $___$$$$___$$__$$$$___$$$

    ____$$$_____$$___$$$____$$

    ____$$______$$$___$$$____$سلام دوست من

    ____$$_______$$____$$$

    ____$________$$$____$$

    ____ _________$$$____$ اپم یه سر بیا

    _____________$$$

    _____________$$$

    ____________ $$$ منتظرما

    ____________$$$

    ___________$$$

    _________$$$$$

    ________$$$$$نظر یادت نره

    ______ $$$$$

  4. ای ول ..حرف نداره…کلا تغییر دادی همه چیزو..بازم به معرفت تو عزیزم کاش بعضیا ازت یاد بگیرن اینقد دیر به دیر سر نزنن…یه سوال؟

    میپرسم فقط نگو فضولی

    فامیلت جنگجوی؟
    پاسخ سعید جنگجوی : ممنون دوست خوبم …

    بله فامیلیم جنگ جوی هستش!

    چطور ؟! فامیل درومدیم ؟!!!!

  5. سلام همشهری

    مرسی از حضورت.واقعا وبت و مطالبش عالیه.موفق باشی.

    منو با عنوان عشق پرتقالی لینک کن و بگو با چه اسمی لینکت کنم.

    منم دوتا دوست دارم که فامیلیشون جنگجو هست نکنه شما فامیلشون هستین؟
    پاسخ سعید جنگجوی : ممنون از لطفت …

    ااا واقعا ؟! آره شاید فامیل درومدیم !

    لینک شدی…

  6. سلام

    جالب بود ,اگه تمام ما مثل این مرد با اطرافیانمون رفتار کنیم بدون شک تو همین دنیا بهشت و می بینیم……….

    مرسی که به وبلاگم سر زدی .

  7. آره آقا سعید ..

    درستش هم همینه ..

    آدم هر تصوری که از خودش داشته باشه همون براش پیش میاد ..

    توی احادیث دینی و سخنان ائمۀ اطهارمون هم میتونیم چنین مضامینی رو برداشت کنیم..

    آدمی هر تصوری از سرنوشت خود داشته باشد خــــــــــــــــدا همون رو براش پیش میاره ..

    اوه .. چه یهو رفتم بالای منبر ..

    جوگیـــــــــــــــر شدم …
    پاسخ سعید جنگجوی : مرسی دوست خوبم … لذت بردم …

  8. نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد..

    نمیخواهم بدانم كوزه گر از خاك اندامم چه خواهد ساخت..

    ولی آنقدر مشتاقم كه از خواك گلویم سوتكی سازد ..گلویم سوتكی باشد به دست طفلكی گستاخ و بازی گوش -و او یك ریز و پی در پی دم و بازدم گرم خویش را- در گلویم سخت بفشارد- و خواب خوفتگان خفته را آشفته تر سازد- بدین سان بشكند ذاتم-سكوت مرگبارم را……..-

    وب سایتتون خیلی خوب و مفیده

    آقای جنگجو
    پاسخ سعید جنگجوی : سلام … خیلی از نظرتون خوشحال شدم! (با این که دلخور بودم!)

    ممنون …

  9. راستی من یه غلط املایی دارم تو متن كه البته تازه گی ها خاك رو خواك مینویسن…

    خواستم اطلاعاتتون بیشتر بشه…
    پاسخ سعید جنگجوی : عیبی نداره ! به بزرگی خودم بخشیدم !

    بازم منتظر نظرای خوبتون هستم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *