خانه / اندر حکایات / مراقب حرف هایمان باشیم
سرور و هاست رایگان

مراقب حرف هایمان باشیم

Young Businessman Listening --- Image by © image100/Corbis

پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.

دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه:خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو به دست آوردید؟

پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام !

هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم …

فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام !

لینک کوتاه مطلب :

درباره سعید جنگ جوی

من سعید جنگ جوی هستم و برخلاف نامم صلح جو و صلح طلب هستم از آنجایی که مهندسی آی تی خوندم و از طرفی به روانشناسی علاقه دارم این دو علاقه به هم پیوسته و این سایت موفقیت رو بوجود آورده است. شاد و خندون باشید ;)

۶ دیدگاه

  1. كاش ميشد هيچ وقت بعضي حرفها و صداها رو نمي شنيديم.!!!!!!!!!!!!!!!

    • سلام.این روزها واقعا من هم گاه دلم میخواست گوشهایم نمیشنید.بعضی انسان ها به قول خودشان از روی دلسوزی چنان نصیحتی به تو میکنند که دلت میخواهد نمیشنیدی و حتی دیگر او را نمیدیدی. ولی به لطف خدا همه میگذرد و البته کسانی را سرراهت میگذارد که دوست داری ۴ گوش برای شنیدنشان داشتی.

  2. aliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii boooooooooood!!!!!!!!!!

  3. این نشون میده که به تعداد کمی باید اعتماد کرد………جملات خوبی بودند….خوب یه خورده کمه……عالیییییییییی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

 

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.