دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم؟
پسر: آره عزیز دلم
دختر: منتظرم میمونی؟
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند
پسر: منتظرت میمونم عشقم
دختر: خیلی دوستت دارم
پسر: عاشقتم عزیزم
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد.
پرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی.
دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه
به همین راحتی گذاشت و رفت؟
پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟
دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود و بی امان گریه میکرد
پرستار: شوخی کردم بابا ! رفته دستشویی الان میآد !!!
زنگ تفریح
سلام سعید جان
امیدوارم خوب باشی.
با یه سوال توی وبلاگم ،آپم
حتما بهم سر بزن.
منتظر نظرت هستم
مرسی
سلام دوستان
سایت جدید و زیبای پیش بینی مسابقات فوتبال با جوایز نقدی بدون قرعه کشی !!
حتما برید و شرکت کنید
http://www.bor2bakht.org
ای ول سعید اولش اشکمون دراومد ……بعدش کلی خندیدم…ضایع شدیم رف پیکار…
سلام دوست عزیزم
پست جدید گذاشتم توی وبلاگ
خوشحال میشم بهم سر بزنی و نظرتو بهم بگی
مرسی
خیلی خیلی باحال حال بود
۵۱۵۹۱۹_۱۲۹fs2705461.gif
به ه ه امشب همه چیز آخرش یجور دیگه تموم میشه که
خیلی باحاااااال بود…
خوب بود
خيلي قشنگ بود خيلي حال كردم
سلام
خیلی قشنگ بود
اما یه چند بار ی شنیده بودم
فعلا
خیلی جالب بود دستت درد نکنه
دلم میخوادمنولینک بکنی …….باااااااااااااااااااااشه
خوب خودتون از طریق تبادل لینک اتوماتیک اقدام کنید دیگه
عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالی بود … مرسی .
۱۱
خیلی جالب و متفاوت!